وقت طلایی کسب و کارت همین الان است

تا حالا چند تا ایده در ذهنت داشته ای اما با خودت گفته ای که اول باید ایده ام را کامل کنم وبعد با یک برنامه درست و حسابی سراغش بروم؟

چند بار تا حالا فقط به خاطر اینکه میترسیدی اشتباه کنی، بیخیال انجام دادن کارهایی شده ای که باعث موفقیتت می شده است ؟

چند با رتا حالا به خاطر اینکه از نگاه دیگران کامل و بی نقص به نظر بیای، دست به عمل نزدی و منتظر مانده ای تا کامل شوی؟

اگر از من بپرسی، می گویم خیلی زیاد.

آنقدر که نمی توانم آن ها را بشمارم.

اما می توانم بگویم چقدر موقعیت خوب را، به خاطر این میلی که به کامل بودن داشتم، از دست داده ام.

اگر کمال گرا نبودم، مسیری که در یکسال رفتم را، می توانستم در یک ماه طی کنم.

اگر کمال گرا نبودم، در کارم خیلی موفق  تر از الان بودم.

شاید مخاطب های سایتم ده برابر الان بود.

سایتم پر از مقاله با موضوعات مختلف بود.

کلی ارتباطاتم گسترش پیدا می کرد .

کلی ایده های عالی داشتم که عملی شده بودند.

و….

فکر می کنم تا همین جا هم کافی باشد.

نمی دانم توبه خاطر کمال گرا بودنت، چقدر موقعیت از دست داده ای؟

اما فکرمی کنم الان دیگرزمانش رسیده است، خودت را با نقص هایت قبول کنی .

قبول کنی که بالاخره باید از یک جایی که کامل نیستی شروع کنی.

قبول کنی که تمام کسانی که الان خیلی بزرگ هستند، از یک جای کوچیک شروع کرده اند.

 

تو نیازی به تائید دیگران نداری

به نظر من هر کسی که بخواهد کار خوبی انجام دهد، همیشه مقداری کمال گرایی دارد.

دلیلش هم این است که دوست داریم وقتی که کاری انجام می دهیم همه ما را تائید کنند.

دوست داریم همه از اینکه ما توانسته ایم از پس یک کار بربیاییم شگفت زده شوند و کلی تشویق نثارمان کنند.

اما واقعیت این است  که مردم آن اندازه ای که ما دلمان میخواهد به کارهای ما توجه ندارند، همانطوری که ما خیلی توجهی به کارهای بقیه نداریم.

خود تو، تا الان چند نفر غریبه را که هیچ ارتباطی با آن ها نداشته ای را به خاطر شروع کسب و کارشان تشویق کرده ای؟

یا چند بار تا حالا با خودت گفته ای ” وای فلانی عجب حرکت خفنی زد. بروم تشویقش کنم .”

البته درست است که ما، برای آدم هایی که برایمان مهم هستند، این کار را با جان و دل انجام می دهیم .

اما برای کسانی که هیچ ارتباطی به ما ندارند ابدا به ذهنمان هم خطور نمی کند که بخواهیم مشوقشان باشیم.

وقتی که یک محتوا تولید می کنی که خودت هیجان زده ای، معنی اش این نیست که دیگران نیز مثل تو هیجان زده می شوند.

معنی اش این نیست که لزوماً محتوایت را به اشتراک می گذارند.

معنی اش این نیست که بازدید سایتت به یک باره افزایش می یابد.

واقعیت این است که نباید برایت مهم باشد که دیگران به کارت توجه می کنند یا نه!

تو می توانی احساس خوبی داشته باشی اگر کارت،  حتی برای یک نفر اهمیت داشته باشد .

 

 هر کاری، یک شروع کوچک دارد

تمام کسانی که می بینی مخاطبان زیادی دارند روزی بدون هیچ مخاطبی کارشان را شروع کرده اند.

البته رسیدن به تعداد مخاطب بالا، آنچنان که فکر می کنی هم عالی نیست.

اجازه بده دیدگاهت را در مورد تعداد مخاطب عوض کنم.

 

  • مخاطب کم موفقیت زیاد

زمانی که در مرحله میکرو ( مرحله ای که مخاطبان کمی داری) قرار داری، خیلی راحت می توانی آزمایش کنی، بدون اینکه زیر نگاه هزاران چشمی که تو را ارزیابی می کنند قرار بگیری.

زمانی که مخاطب بیشتری داشته باشی و اشتباه کنی قطعا خیلی برایت نا امید کننده تر خواهد بود.

در واقع مخاطب بیشتر، فشار اضافی ایجاد می کند.

همیشه این اجبار وجود خواهد داشت که محتوایی تولید کنی  که خیلی عالی باشد تا بتوانی آن ها را مشتاق نگه داری.

به جای اینکه در مورد داشتن تعداد مخاطب بالا فکر کنی، تمرکزت را روی این موضوع بگذار که به افرادی که در حال حاضر مخاطبت هستی یک کار استثنایی ارائه کنی.

به این شرایطی که فشار کمی وجود دارد، احترام بگذارچون چیزی است که فعلاً در اختیار توست .

 

  • محتوایی برای مخاطب

این مهم نیست که یک مخاطب داری یا یک میلیون مخاطب.

ویژگی محتوایی که می خواهی تولید کنی فرقی نخواهد کرد.

زیرا در هر صورت باید تمرکزت روی ساختن یک رابطه با مشتری بالقوه باشد.

محتوایی که بایک مخاطب صحبت می کند نه یک جمعیت.

داشتن رویکرد اولویت دادن به مخاطب برای فروش، باعث ایجاد احترام و درک نسبت به مخاطب می شود.

چیزی که نمی توان آن را به صورت تقلبی ایجاد کرد.

 

دنبال ستایشگران نباش

واقعیتی که ممکن است از دید خیلی ها نادیده بماند این است که وقتی که کاری انجام می دهیم و همه از ما تعریف می کنند یک خطر ما را تهدید می کند.

خطر اینکه حس کنیم دیگر کامل شده ایم و به مرحله ای رسیده ایم که همه چیز را بلد هستیم.

در هر مرحله ای ممکن است از دید خیلی از افراد عالی باشی، اما بی شک هنوز هم می توانی بهتر باشی.

ممکن است با خودت بگویی که زیادی نسبت به تعریف و تمجید سخت گیری می کنم.

اما دلیلش این است که وقتی کاری را شروع می کنی،اطرافیانیت می خواهند به گونه ای تو را حمایت کنند.

چون حس می کنند توبرای اینکه حس خوبی نسبت به خودت داشته باشی به این حمایت نیاز داری .

اما اگربعد از تعریف و تمجید ها،چنین حسی به تو دست داد که” من به اندازه ی کافی خوب هستم “و باعث شد که برای بهتر شدن متوقف بشوی چی؟

احمقانه به نظر می رسد اما اتفاق می افتد.

ما انسان ها تمایل داریم که در مقابل منفی ها گارد بگیریم.

در مقابل افرادی که ما را دلسرد می کنند و باعث می شوند که در دیدگاهی که به خودمان داریم ترید کنیم.

چیزی که ما برای آن آموزش نمی بینیم این است که چطور خودمان را در برابر دیدگاه های مردم حفاظت کنیم.

ما یاد نگرفته ایم که حس خیلی خوبی داشته باشیم بدون اینکه کاری به مردم داشته باشیم.

 

کلید این است که واقعا آن را انجام بده

تا به حال برایت پیش آمده که چیزی که برایش برنامه ریزی نکرده بودی پیش بیاید؟

خب … شاید نباید این سوال را میپرسیدم.

چون جوابش را به خوبی می دانم.

قطعاً همین طور است .

برای هر کسی پیش آمده است که چیزهایی که برنامه ریزی نکرده است، برایش پیش بیاید.

اما دلیل اصلی ام از این سوال چیز دیگری است.

می خواهم این سوال و جواب را گوشه ی ذهنت نگه داری و هر وقت می خواهی کار جدیدی شروع کنی آن را به یاد بیاوری.

همه ی ما می توانیم جزئیات موفقیت و خوب پیش رفتن کارها را با جزئیات در ذهن و رویاهایمان ببینیم.

حتی در ذهنمان می توانیم از خطا ها و اشتباهات جلوگیری کنیم.

اما زمانی که دست به اقدام می زنیم ممکن است با یک محیط غیر قابل پیش بینی مواجه شویم.

اتفاقی که از قبل آن ها پیش بینی نکرده بودیم.

این تفاوت، درست مثل تفاوت بین برنامه ریزی برای یک سفر از روی یک نقشه و تجربه واقعی آن سفر است.

درست است داشتن یک برنامه منسجم قبل از اینکه در مسیر سفر قرار بگیری،به توآرامش ذهن و اطمینان می دهد.

اما واقعیت این است که اگر می خواهی سریع تر یاد بگیری، باید سریع تر شروع کنی.

 

 

 

3 دیدگاه دربارهٔ «وقت طلایی کسب و کارت همین الان است»

  1. عالی بود خانم شابیکی نباید منتظر تایید دیگران بود باید خود واقعیت باشی اون موقع هست که شکوفا میشی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به زهرا شابیکی میباشد.