بارها و بارها این جمله کلیشه ای و مثلاً انگیزشی را از دیگران شنیده ایم که خودت را با دیگران مقایسه نکن.
و خیلی بیشتر از آن هم، در خلوت خودمان تصمیم گرفته ایم که، خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم.
اما، در واقعیت این کار سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد.
مگر می شود موفقیت ها و دستاوردهای دیگران را نادیده گرفت، مخصوصاً با وجود اینستاگرام!
مسلما نه.
همه جا پر است از خبر موفقیت ها و پیروزی های افراد دیگر.
همه از نتایج و دستاوردهایشان می گویند.
از اینکه چقدر توانسته اند نتایج خارق العاده ای به دست بیاورند.
با این اوصاف، بخواهیم و نخواهیم دیدن این همه برتری دیگران، باعث می شود خودمان را کم تر از آن ها تلقی کنیم.
چون نتوانسته ایم مثل آن ها، به دستاوردهای خیلی عالی برسیم.
این حس کاملاً طبیعی است.
نه تو، نه من و نه هیچ کس دیگر، نمی تواند ادعا کند که هیچ وقت خودش را با هیچ کس مقایسه نکرده است؛یا اینکه هیچ وقت از مقایسه ی خودش با افراد برتر، احساس حقارت نکرده است.
همه ی ما، دست کم تاکنون، خودمان را با رقبای باسابقه و قدر حوزه کسب و کارمان، مقایسه کرده ایم و احساس حقارت را با گوشت و پوست و استخوان تجربه کرده ایم.
من، خیلی خوب می دانم که چقدر این احساس مخرب است.
چقدر می تواند باعث شود از ادامه دادن بترسی.
چقدر می تواند مانع پیشرفت در کارت بشود.
و چقدر تو را از رسیدن به رویاهایت محروم کند.
به همین دلیل قصد دارم دراین مقاله راهکاری ارائه دهم که تحت هیچ شرایطی با دیدن برتری دیگران احساس حقارت نکنی و بتوانی قدرتمند، تا رسیدن به نتیجه مطلوب به کارت ادامه دهی.
چطور در مقابل دیدن موفقیت های کسب و کار دیگران، احساس ناتوانی نکنیم؟
در اینجا چند راهکار بیان کرده ام که کمک می کند در مقایسه ی خودت با دیگران منصف تر باشی و کمتر به خودت انگ بی استعدادی بزنی.
-
موفقیت ساده نیست.
اگر موفقیت ساده بود، هر کسی می توانست موفق باشد.
چرا که نه؟
همه موفقیت را دوست دارند.
اما حقیقت این است که موفقیت اصلاً ساده و راحت نیست.
حتی برای کسانی که خودت را با آنها مقایسه می کنی هم ساده نبوده است.
ضمن اینکه،همیشه هم، مسیر رسیدن به موفقیت پرهیجان و لذت بخش نیست.
گاهی هم زجر آور و دردناک است.
پس اگر در راهت هیچ سختی و مشکلی حس نمی کنی ، بدان در مسیر موفقیت نیستی.
-
پشت صحنه کار خودت را با نتیجه ای که از کار دیگران می بینی، مقایسه نکن
گاهی اوقات زمانی که برای رسیدن به موفقیت تلاش می کنی، تصورت این است که تنها کسی هستی که برای رسیدن به موفقیت تلاش می کند.
فکر می کنی دیگران به سادگی آب خوردن به موفقیت رسیده اند.
مخصوصاً وقتی دیگران، از موفقیت های سریع و نتایج شگفت انگیزی که یک شبه به دست آورده اند، می گویند.
وقتی دائماً خودت را با نتایجی که دیگران گرفته اند مقایسه می کنی، حس حقارت کم ترین چیزی است که در درونت شکل می گیرد.
با خودت فکر می کنی شاید استعداد کمتری داری یا برای این کار ساخته نشده ای.
آیا مقایسه ی منصفانه ایست؟
هیچ کجای دنیا، داوری پیدا می شود که فیلمی را که در حال اکران است، با پشت صحنه ی فیلمی که در حال ساخت است مقایسه کند؟
بعید می دانم.
اما تو داری همین کار را می کنی.
مقایسه پشت صحنه کار خودت، با نتیجه ای که از کار دیگران می بینی !
چیزی که از دیگران می بینی، نتایجی است که به دست آورده اند.
نه تلاش های شکست خورده شان.
نه سختی هایی که کشیده اند، تا به اینجا برسند.
شاید وقتی که دیگران داستان موفقیتشان را تعریف می کنند، همه چیز ساده و راحت به نظر برسد.
اما در واقعیت هرگز ساده و راحت نیست.
اگر کسی گفت که” من خیلی راحت به موفقیت رسیدم “به صداقت گفته هایش شک کن!
-
دنبال چراغ جادو نباش
می دانم که زندگی زیباتر می شد اگر هر کدام از ما یک چراغ جادو داشتیم که می شد با آن،به موفقیت یک شبه برسیم.
اما حیف که، نه چراغ جادو داریم و نه می توانیم یک شبه به موفقیت دست پیدا کنیم !
موفقیت و پیشرفت مثل یک نمودار خطی نیست.
موفقیت مرحله به مرحله است.
شاید مدت ها از شروع کارت بگذرد و به نتیجه دلخواهت نرسی.
در این مرحله وارد “فاز نا امیدی” می شوی.
چون فکر می کنی تمام تلاش هایت به هدر رفته است.
اما بدان که همه ی تلاش هایت چه کم و چه زیاد، در یک شب، برایت موفقیتی بزرگ به ارمغان می آورد.
موفقیتی که از نگاه دیگران، موفقیت یک شبه است.
-
انجامش بده
این خیلی عالی است که از موفقیت ها و شکست های دیگران یاد بگیری.
بخوانی؛ ببینی؛ تجربه کسب کنی.
اما در نهایت باید اقدام کنی.
مثل هر فرد موفق دیگری که روزی کارش را شروع کرده است.
نگران این هم نباش که عالی نیستی.
حتی بهترین ها هم روزی از صفر شروع کرده اند.
-
منتظر موفقیت های بزرگ نباش
تا حالا به جوشیدن آب دقت کرده ای؟
وقتی تازه حرارت را روشن می کنی،آب اصلاً نمی جوشد.
سپس حباب های کوچکی بر روی سطح آب می بینی .
اگر همین طور حرارت را برای مدت بیشتری ادامه دهی، ناگهان شروع به جوشیدن می کند.
این درست، شبیه روند موفقیت در کسب و کار است.
شاید اوایلی که کارت را شروع می کنی، هیچ نتیجه ای نبینی.
اما اگر به تلاشت ادامه دهی، کم کم موفقیت های کوچک را در کسب و کارت میبینی.
اگر مدت بیشتری و بدون وقفه، به تلاشت ادامه دهی ناگهان موفقیت های بزرگ شروع می شوند.
دیگرانی که امروز موفقیت های بزرگشان را می بینی، دیروز برای رسیدن به موفقیت های کوچک شان تلاش کرده اند.
11 دیدگاه دربارهٔ «چطور وقتی کسب و کارمان را با دیگران مقایسه می کنیم احساس پایین تر بودن نکنیم، حتی اگر تازه شروع کرده ایم»
عالی بود دقیقا معضلی که افراد تازه کار در یک حوزه تخصصی دارند ولی معمولا به خاطر ترس از طرد شدن یا نمیپرسند و اصلا وارد حوزه کاری نمیشوند و یا اینکه در همان سال اول مجبور به ترک صحنه میشوند .
ممنون
خیلی ممنونم
دقیقا همین طوره.
واقعا از وجود شما، از خداوند سپاسگزارم
سپاسگزارم آقای احمدیان
بسیار مقاله عالی بود. واقعیت این است که اگر چراغ جادویی هم داشتیم که می توانستیم با آن یک شبه تبدیل به موفق ترین فرد آن حوزه میشدیم احتمالا در کمتر از چند ماه سریعا پشیمانمی شدیم چون شاید آن زندگی چیزی نباشد که ما واقعا دوست داریم… مشکل اکثر ما اینجاست که از چیزی که داریم لذت نمی بریم. یادم میاد زمانی که شروع کرده بودم آرزو داشتم یک روز خاویار برای خودم بخرم چون خیلی به ظاهر با کلاس بود اما بعد از سالها که خوردم فهمیدم نیمرو عسلی که خودم درست می کنم هزاران برابر خوشمزه تر از یک ظرف خاویار یک و نیم میلیون تومانی است…بغضی از چیزها فقط از دور قشنگ هستند و ناراحت کننده تر اینجاست که بسیاری از ما در آرزوی آنها زندگی میکنیم
ممنونم استاد صفوی عزیز.
دقیقا همین طوره. بعضی از چیزا فقط از دور قشنگ هستند و ما تمام زندگی مون ،لذت نمی بریم تا به دست بیاریمشون و بعد می فهمیم که بیهوده تقلا کردیم
خیلی خیلی قشنگ بود.مخصوصا قسمت آخرش.
ما دوست داریم سریع به نتیجه برسیم و وقتی این اتفاق نمیفته دلسرد میشیم،تلاشمون رو کم می کنیم و درنهایت شکست می خوریم.
ممنون از شما خانم فرخاری عزیز
سلام خانوم شابیکی
این مقاله اتون دوست داشتم چون به نظرم خیلی بهتر از جملات انگیزشی میتونه به آدم کمک کنه چون جملات انگیزشی خیلی زود اثرش و از دست میده اما تو این مقاله شما حقیقت مسئله بیان شده که من به شخصه خودم دوست داشتم
انشالله همیشه موفق باشید
سلام آقای اکبرزاده
خودم یه مقدار بابت نوشتن این مقاله دغدغه داشتم
چون فقط فرمول بود گفتم شاید خسته کننده باشه.
الان که گفتین این مقاله رو دوست دارین خیالم راحت شد
ممنون جالب و گویا بود